چو ماه از کام ظلمت ها دمیدی / جهانی عشق در من آفریدی / دریغا ، با غروب نابهنگام / مرا در دام ظلمت ها کشیدی . طوطیم اندر قفس اما دلم پیش تو است / گر قفس را بشکنند پرواز من سوی تو است / آب و هوای چشمات چیزی مثل کویره / هرکس اسیرش بشه بدون شک میمیره . اس ام اس غمگین یه آسمون گل قشنگ تقدیم یک نگاه تو / این دل تنهای غریب فدای روی ماه تو . من یاد خوش دوست به دنیا ندهم / لبخند خوشش به حور رعنا ندهم / گر یاد کند مرا هر از گاهی چند / گرد رخ وی به چشم بینا ندهم . روزگار چون گرگ پیری پر بلاست / طعمه اش واماندگان از گله هاست / دوری از یاران مکن ای باوفا / گرگ دوران در کف این لحظه هاست . برو جلوی آینه ببین کی توشه ، اگه اون نباشه میخوام دنیا نباشه . آهای ناز نمک دار / منم عاشق تب دار / ببین دل تو دلم نیست / واسه لحظه ی دیدار ! قلب من در شهر چشمان تو جا مانده / قدر یک شب هم شده از آن پرستاری بکن . ردپایم بی صداست / عشق من بی انتهاست / ردپای اشکهایم را بگیر / تا بدانی خانه ی عاشق کجاست . دلم تنهای تنهاست دیگه از همه سیره / ولی با همه درداش برای تو میمیره .

آهای ناز نمک دار / منم عاشق تب دار / ببین دل تو دلم نیست / واسه لحظه ی دیدار !

قلب من در شهر چشمان تو جا مانده / قدر یک شب هم شده از آن پرستاری بکن .

ردپایم بی صداست / عشق من بی انتهاست / ردپای اشکهایم را بگیر / تا بدانی خانه ی عاشق کجاست .

دلم تنهای تنهاست دیگه از همه سیره / ولی با همه درداش برای تو میمیره .

راز عشق ورزیدن به هر چیز ، درک این جمله است : شاید از دست برود .

غم اگر روزی مثل باران بارید و دل شیشه ای ات از پس پنجره ی عشق زمین خورد و شکست ، با نگاهت به آسمان چتر شادی باز کن و بگو که خدا هست هنوز .

در حسرت دیدار تو ام گفتم تا بدانی / از من تا تو صد سال راه است و جدایی / حال شب است و غم و تنهایی / افسوس که نیست برایمان هیچ راه وصالی .

من از این احساس تلخ و از این تفکرات مبهم طراوت نگاه تو سفر خواهم کرد .

اگه دیدی تو آسمون دلت هیچ ستاره ای نیست ناراحت نشو ، خودم حاضرم تا صبح برات چشمک بزنم تا بشم تک ستاره ی دلت .
<a href="http://jokland.ir/cat/81" title="اس ام اس دلتنگی">اس ام اس دلتنگی</a>
برای زیستن دو تا قلب نیاز هست ، قلبی که دوست بدارد و قلبی که دوستش بدارند ، قلبی که هدیه بدهد و قلبی که بپذیرد ، قلبی که بگوید و قلبی که پاسخ دهد ، با یک قلب عشق متولد نمیشود و با یک قلب دوست داشتن معنا ندارد .

باهم میشه آفتابو صدا کرد / معتبر مثل طلا کرد / باهم میشه سنگ بی صدا رو / با ناز ترانه آشنا کرد .

وقتی زمستان می شد میترسیدم ژاکت همکلاسی هایم را پوشیده باشم ، آخرشم اونی رو که دوست داشتم قسمت یکی دیگه بود .

برای زیستن دو تا قلب نیاز هست ، قلبی که دوست بدارد و قلبی که دوستش بدارند ، قلبی که هدیه بدهد و قلبی که بپذیرد ، قلبی که بگوید و قلبی که پاسخ دهد ، با یک قلب عشق متولد نمیشود و با یک قلب دوست داشتن معنا ندارد .

باهم میشه آفتابو صدا کرد / معتبر مثل طلا کرد / باهم میشه سنگ بی صدا رو / با ناز ترانه آشنا کرد .

وقتی زمستان می شد میترسیدم ژاکت همکلاسی هایم را پوشیده باشم ، آخرشم اونی رو که دوست داشتم قسمت یکی دیگه بود .

عشق یا جان گیرد یا افسرده کند / گل باشی روزی تو را پژمرده کند / چه خوش باد گر به عشقت برسی / بدان گر نرسی خاطرت آزرده کند . اشتباه از من بود … پر رنگ نوشته بودمت ، به سختی پاک می شوی می خوام برم رو برج ونیز / پیدا کنم یه میز / خیلی تر و تمیز / با یه چاقوی تیز / روش بنویسم یه ریز / دوست دارم عزیز . سهل است بگویم که گرفتار تو هستم / من در پی این حادثه غمخوار تو هستم / هر چند که تو دور از منی و من ز تو دورم / بر جان تو سوگند که دوستدار تو هستم . تا تو هستی همدم و دلدار همیشه / غم و تنهایی دور و برم پیدا نمیشه . شعر عاشقانه کاشکی اون روز می دونستم همه کارات کلکه / باید از نگام می خوندی عشق من برات تکه / خیلی ازم می پرسن چرا از غم می خونم / می خونم همه بدونن عشقا دوز و کلکه . پروانه سوخت ، شمع آب شد و خاموش ، اما قصه ی عشق که به پایان نرسیده .

دل می گیرد و می میرد و هیچ کس سراغی از آن نمی گیرد ، ادعای خدا پرستیمان دنیا را سیاه کرده ولی یاد نداریم چرا خلق شدیم ، غرورمان را به بیش از ایمان باور داریم ، حتی بیش از عشق .

خوشحالم که دوست خوبی مثل تو دارم / ای دوست دوست داشتنی دوست دارم .

یه روزی دست من بود تو دستت / امروز دست یکی دیگه تو دستت .

می دونی خوشبختی یعنی / بدبختی هیچ نداره معنی .

گر با غم دوریت نسازم چه کنم / با یاد تو گر عشق نبازم چه کنم / چون در نظرم فقط تویی مایه ی ناز / گر من به تو ای دوست ننازم چه کنم .

یادمان باشد ، لابلای ابرها تکه ای رنگین کمان پنهان کرده ایم تا فردا روزگارمان را سیاه و سفید نگذرانیم . جان از سحره خسته ای دارم / دل از غم شکسته ای دارم / بی تو جان رسید به لب / دریاب کز غمت جان خسته ای دارم . همرنگ تمام آرزوهای منی / غارتگر قلب و دین و دنیای منی . تو که تنها نمی مونی من تنها رو دعا کن / خاطراتم رو نگه دار اما دستامو رها کن . متن های زیبا مرا یاد آوری یا نه ، من از یادت نمی کاهم . دارم از دوریت می میرم ، تا کنار من نسوزی / از دلم نمیری عمرم ، نفسامی که هنوزی . به جون ستاره هامون نشه باورت یه وقتی / که دوستت ندارم ، اینو به خدا گفتم به سختی .

اگه یک روز فکر کردی نبودن یه کسی بهتر از بودنشه ، چشمات رو ببند و اون لحظه ای که اون کنارت نباشه رو به خاطر بیار ، اگه چشمات خیس شد بدون داری به خودت دروغ میگی و هنوز دوستش داری .

در عرض یک دقیقه میشه یک نفر رو خرد کرد ، در یک ساعت میشه یک نفر رو دوست داشت و در یک روز فقط یک روز میشه عاشق شد ، ولی یک عمر طول میکشه تا کسی رو فراموش کنی .

خواستن تو خواستن بچگی ها نیست / تو رو داشتن که به این سادگیا نیست .

دوری پایان دوستی نیست ، لطیف ترین غم دنیاست . یه دختره به پسره میگه : تو بعد از ازدواج هم منو اینقدر دوست داری ؟ پسره میگه : اگه شوهرت گیر نباشه آره ! هرکس گذشت از نظرت ، در دلت نشست ، تنها گناه آینه ها زود باوریست .عاشقانه تو نمی دانی و ای کاش ندانی هرگز که چه سخت است نشستن به تماشای چنین تصویری که تویی که گل من بودی و من کاشتمت ، در دل باغ دگر می رویی و می گویی که ز من یاد مکن ، یا دمی هم حتی دل غمگینت را به گلت شاد مکن ، چون تو گفتی بر چشم به سراغ تو نمی آیم و در سینه تو را می بویم که تو در باغ جدیدی که در آن جای خواهی شد شاد و خرم باشی . دل را چو به درد عشق افسون کردم ، از شهر نهاد خویش بیرون کردم ، چون راز و نیاز هر دو معجون کردم ، آنگاه دوای دل پر خون کردم .

دلتنگی همیشه از ندیدن نیست ، لحظه ی دیدار با همه ی زیبایی ، گاه پر از دلتنگی است .
اصن این آهنگای مازیار فلاحی یه جوریه که وقتی آدم بهش گوش میکنه شرمنده میشه از اینکه تا حالا شکست عشقی نخورده !
هیچگاه نگاهت را فراموش نمیکنم ، نگاهی سرشار از محبت و صمیمیت ، صدایت در گوشم زمزمه میشود و نگاهت در ذهنم مجسم ، اما من تو را می خواهم نه خیالت را .

یک صندلی خالی کنار رویاهایم از آن توست ، بنشینی یا بروی ، دوستت دارم ! فداکاری را در کودکی یافتم که آبنباتش را در دریاچه ی نمک انداخت تا شیرین شود . یباتر از گل چیزی نیست ، قشنگتر از عشق حرفی نیست ، عزیزتر از تو کسی نیست . میدونی ۷۲۱ یعنی چی ؟ یعنی بین ۷ آسمون و ۲ دنیا ۱ رو دوست دارم که اونم تویی . یک دوست وفادار ، تجسم حقیقی از جنس آسمانی هاست ، که اگر پیدا کردی قدرش را بدان . عشق تو با دلم آن می کندجوک خنده دار که آبنباتی چوبی دنیا را به کام کودکی شیرین !

امروز دیدمت خسته بودی ، اگه اشتباه نکنم دل شکسته بودی ، دوستم نداری می دونم ، حتما به دیگری دل بسته بودی !
اگر زیستن را دوست داشتم ، هرگز به هنگام به دنیا آمدن نمی گریستم !
روی آن شیشه ی تب دار تو را ها کردم ، اسم زیبای تو را با نفسم جا کردم ، شیشه بدجور دلش ابری و بارانی شد ، شیشه را یک شبه تبدیل به دریا کردم ، با سر انگشت کشیدم به دلش عکس زیبای تو را ، عکس زیبای تو را سیر تماشا کردم .

هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود ، هرگز از یاد من آن سرور خرامان نرود ، هر که خواهد که چو حافظ نشود سرگردان ، دل به خوبان ندهد وزپی اینان نرود . (حافظ) سرنوشت سه دفعه بهت دروغ میگه ! اولین بار وقتی به دنیات میاره ، دومین بار وقتی عاشقت میکنه ، سومین بار هم زندگی رو ازت میگیره تا بفهمی همش خواب بود و بس ! آرزوی مرگ کردم مرگ هم شادم نکرد ، در قفس ماندم معشوق آزاد نکردم .جملات زیبا میان دو دست تمنای من روییدی ، در من تراویدی ، آهنگ تاریک اندامت را شنیدم ، نه صدایم نه روشنی ، طنین تنهایی تو هستم ، طنین تاریکی تو . خدایم ای خدایم ای خدایم ، صدایت میکنم بشنو صدایم ، صدای خسته و تنهاترینم ، که زیر موج نامهربانان شکستم . ای کاش امتداد لحظه ها تکرار همیشه با تو بودن بود ، تقدیم به تو که نمی دانم در خاطرت می مانم یا برایت خاطره می شوم .

دل آدما به اندازه حرفاشون بزرگ نیست ولی حرفی که از ته دل باشه میتونه آدم بزرگی بسازه !
فرشته ها وجود دارن ، اما بعضی وقتا چون بال ندارن بهشون میگیم : دوست .
بزرگترین اقیانوس جهان (آرام) است ، پس آرام باش تا (جهان) باشی .
 ، ۲ ، ۳ را شمردم تک تک ، آهسته به دنبال تو رفتم با شک .

میدونی آرامش یعنی چه ؟ یعنی اینکه همیشه ته دلت مطمئن باشی که توی سینه کسی که دوستش داری یه جای گرم داری ، حتی اگه اصلا مال تو نشه ! عشق رخ یار بر من زار مگیر ، بر خسته دلات رند خمار مگیر ، صوفی چو تو رسم رهروان می دانی ، بر مردم رند نکته بسیار مگیر . (حافظ) زن مانند شیشه ی ظریف و شکستنی است ، هرگز توانایی مقاومت او را نیازمایید ، زیرا ممکن است شیشه ناگهان بشکند . روزم خوش است چراکه برای تو میخوانم ، شبم خوش است چراکه برای من میخوانی ، روزگارم خوش نیست چراکه با هم نمیخوانیم . بی تو گلشن چو زندونه به چشمم ، گلستون آذر ستونه به چشمم ، بی تو آرام و عمر زندگانی ، همه خواب پریشونه به چشمم .اس ام اس خنده دار دور بودن از عزیزان مشکل است ، امتحان با وفایی در جدایی حاصل است ، گرچه من دورم ز پیشت ای رفیق ، دوریت دریا و یادت ساحل است .

عمری با غم عشقت نشستم ، به تو پیوستم و از خود گسستم ، ولیکن سرنشتم این سه حرف بود ، تو را دیدم ، پرستیدم ، شکستم
زندگی آرام است ، مثل آرامش یک خواب بلند ، زندگی شیرین است ، مثل شیرینی یک روز قشنگ ، زندگی رویایی است ، مثل رویای یکی کودک ناز ، زندگی زیبایی است ، مثل زیبایی یک غنچه ی باز ، زندگی تک تک این ساعت هاست ، زندگی چرخش این عقربه هاست ، زندگی راز دل مادر من ، زندگی پینه ی دست پدر است ، زندگی مثل زمان در گذر است .

ای همه هستی من از دنیا و سرنوشت ، قد تموم هستی و سرنوشت های آدمای دنیا دوست دارم . شب شکست ، پیمان شکست ، عهدی شکست ، قلبی شکست ، از شکست هر شکستی بر دلم آهی نشست .اس ام اس عاشقانه من چیستم ؟ لبخند پر ملامت پاییزی غروب در جستجوی شب که یک شبنم فتاده به چنگ شب حیات ، گمنام و بی نشان در آرزوی سر زدن آفتاب مرگ . دلی که عشق ندارد و به عشق نیاز دارد ، آدمی را همواره در پی گمشده اش ، ملتهبانه به هر سو می کشاند .

تو میگی بدون من دنیا برات زندونه تنگه ، من میگم بگو عزیزم تو دروغاتم قشنگه .
زندگی کوتاهتر از آن است که عشق ورزیدن را برای لحظه آخر بگذاریم

میدونی چرا هیچ وقت من صدقه نمیدم ؟ چون میگند بلا رو از آدم دور میکنه ، من طاقت دوری تو رو ندارم بلا . گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم ، چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی . ماندن پای کسی که عاشقانه دوستش داری قشنگترین اسارت است .اس ام اس عشق من تو باش ، نه برای اینکه در این دنیای بزرگ تنها نباشم ، تو باش تا در دنیای بزرگ تنهایی ام تنهاترین باشی . گر با غم عشق سازگار آید دل ، با مرکب آرزو سوار آید دل ، گر دل نبود کجا وطن سازد عشق ، گر عشق نباشد به چه کار آید دل .

در مصر شوریده ای بود و می گفت : در طریقت اگر عاشقی در غم عشق بمیرد عجب نیست ، عجب آنست که در سوز عشق یک روز زنده بماند .

گل من خبر نداری دل گلدونت می گیره ، اگه تو پژمرده باشی گلدونت برات می میره .

دل تو اولین روز بهار ، دل من آخرین جمعه سال ، و چه دورند و چه نزدیک به هم .

عشق یعنی اینکه وقتی می خوای برسونیش ، رادیو پیام رو روشن کنی و ببینی کدوم مسیر پر ترافیک تره .

تلخی مشروبو به جون می خرم که فقط وقت خوردن بگم به سلامتی اون که دوسش دارم .

نفرت دارم ، گریزانم …
از گذر لحظاتی که در آنها نیستی

عشق یعنی پاک ماندن در فساد ، آب ماندن در دمای انجماد ، در حقیقت یعنی سادگی در کمال برتری افتادگی .

با آنکه یوسف نیستم تا در دلت جا خوش کنم ، اما نمی دانم چرا گاهی زلیخا می شوی ، خسرو کجا شیرین کجا ، اینجا فقط مجنون منم وقتی تو لیلا می شوی .

دوست داشتن پرواز است و عاشقی به اوج رسیدن عاشقی ، یعنی هر لحظه پویایی یعنی عبور از کنار بدی ها به امید رسیدن به خوبی ها ، عشق بی گذشت بی معناست مثل پروازی بی بال است که تو را به اوج می رساند اما ناگهان بر زمینت می کوبد .

برای من از واژه های مهربان بگو تا دستانم را به ابر پیوند زنم و تمام دلخستگی هایم را به باران هدیه دهم .

اگر روزی عاشق شدی ، در آن سوز و گداز شیرین عشق مرا به یاد آر ، زیرا همه عاشقان چنان باشند که من : بی ثبات و بی قرار در هر کار ، مگر در خیال چهره ی معشوق ، که در ضمیرشان ، پیوسته بر قرار و پا برجاست . (شکسپیر)

عشق را در بی کران ها توان یافتن نسیت ، همانا دوست داشتن را در کران آبی قلب بی کران تو می توانم احساس کنم و این برای من بس است زیرا می دانم دوست داشتن برتر از عشق است

تاج من بر سرم نیست ، تاج من در قلب من جای دارد ، تاجی که به ندرت پادشاهی را از آن بهره داده اند . (شکسپیر)

عاقبت یک روز مغرب محو مشرق می شود ، عاقبت غربی ترین دل نیز عاشق می شود ، شرط می بندم زمانی نه زود است نه دیر ، مهربانی حاکم کل مناطق می شود .

تو که در باور مهتابی عشق رنگ دریا داری ، فکر امروز باش به کجا می نگری ؟ زندگی ثانیه ای است ، وسعت ثانیه ها را می فهمی ؟ می شود مثل نسیم بال در بال پرستو ، بوسه بر قلب شقایق ها بزنیم ، هیچکس تنها نیست ، ما خدا را داریم .

در شمار آن کاهنان و کشیشان مباش ، که شیب تند و تیغ بهشت را به من بنمایی و خود چون رندان لاابالی ، در راه پر گل و ریحان عیش بخرامی و هیچ پروای خوشیت نباشد . (شکسپیر)

ما که می ترسیم از هجرت دوست ، کاش می دانستیم روزگاری که بهم نزدیکیم چه بهایی دارد ، کاش می دانستیم حس دلتنگی هر روز غروب ، چه دلیلی دارد .

کاشکی پرنده پر نداشت ، از پریدن خبر نداشت ، درخت باغ آرزویش ، دغدغه ی تبر نداشت .

گفت از دوست چه دیدی که چنین مسروری ؟ گفتم از دوست همین بس که ز ما یاد کند .

نسترن را سایه بانت می کنم ، دیدگانم را چه قابل ، جان فدایت می کنم .